شیرجه در بازی سازی موبایل

شیرجه در بازی سازی موبایل:
ما در یک عصر طلایی قرار داریم ، حال دیگر این فقط شرکت های بزرگ نیستند که اقدام به ارائه بازی های مختلف می کنند و از این راه کسب در آمد می کنند بلکه هزاران تیم مستقل و شاید حتی افراد مستقلی در سرتاسر دنیا هستند که اقدام به ارائه بازی های خود و کسب درآمد از آنها می کنند که شاید نام خیلی از این تیم ها را شنیده باشید و با بازی های آنها خاطره های ماندگار داشته باشید بازی هایی همچون Limbo , Brain ,BadLand یا بازی ایرانی Shadow Blade .اینها همه نمونه هایی هستند که یک گروه کوچک توانسته اند با هم اثر شاهکاری را خلق کنند .البته این موضوع فقط در مورد بازی صادق نیست بلکه در سایر زمینه ها مانند برنامه نویسی موبایل و خیلی زمینه های دیگر نیز شاهد این تحول هستیم .تمام آنچه که شما برای ساخت یک بازی نیاز دارید به راحتی در اختیار شما قرار دارد ، تکنولوژی های فنی شامل انواع موتور های بازی چه رایگان و چه غیر رایگان ، منابع سرشار آموزشی در مورد طراحی ، صدا ،، انیمیشن ،بازارهای فروش یا به اصطلاح اپ استور ها و یک وبلاگ خوب در مورد اصول بازی سازی :) فقط کافیست که ایده خود را داشته باشید و شروع کنید البته باید بگویم که راه پر پیچ و خمی در پیش است.
برای آنکه یک بازی به مرحله ارائه برسد باید مراحل مختلفی را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد این مراحل عبارت اند از :
بازگویی داستان – کاراکتر ها - برنامه نویسی– طراحی مراحل – نام گذاری – کاربا منابع هنری – طراحی انیمیشن ها – انتخاب آیکون – تبلیغات و ارائه
بازگویی داستان :
اینجا جایی است که جرقه ای در ذهن شما زده شده است و شما می خواهید که از آن یک بازی بسازید .یک ایده ساده به ناگاه در ذهن شما پدیدار گشته که خواب و خوراک را از شما گرفته است و شما فکر می کنید که می توانید ایده ای ناب ارائه دهید این جرقه می تواند خیلی ساده باشد
ایده : نجات از سرزمین مردگان

خلاصه داستان : پسرکی همراه با طوطی وفادارش در یک سرزمین سرد و تاریک با موجودات زشت و خونخوار به دام افتاده است که باید از این سرزمین جان سالم به در ببرد.

خط کلی بازی و مراحل: در راه عبور از این دنیا موانع مختلفی مانند گیاهان خونخوار ، اسکلت های آدم کش ، روح های سرگردان ، تله های مختلف و ... وجود دارد که باید از همگی آنها جان سالم به در برد.

در بیشتر سبک های بازی داستان رکن اصلی یک بازی نیست و شاید بازی داستان خاصی را دنبال نکند .ولی شما در خلال توسعه باید بدانید که در حال انجام چه کاری هستید و باید بتوانید با چیزی که می سازید ارتباط برقرار کنید پس بهتر است حتی اگر شده به صورت نوشتاری داستانی کوتاهی از آنچه که در سر دارید بنویسید تا حداقل بتوانید داستان را برای افراد تیم تشریح کنید در صورتی که امکان ترسیم داستان را به صورت یک کمیک یا چیزی شبیه به آن را نیز داشته باشد می تواند کمک زیادی به شما در براورد نیازهای بازی بکند.
به یاد داشته باشید که ایده یک بازی حتماَ نباید کاملاَ نو آورانه باشد ،ما شاهد انبوهی از بازی ها در سبک های شمشیر بازی ، تیراندازی،مسابقه ای و ... هستیم که کلیات آنها با هم تفاوتی ندارد البته همه آنها نیز شبیه به هم نیستند پس باید حداقل شناخت کافی از این سبک ها داشته باشید تا بتوانید ویژگی های مختلف هر کدام از این سبک ها را بشناسید و ببینید آیا چیز جدیدی برای ارائه در این زمینه دارید یا اینکه چه چیزی بازی شما را از سایر بازی ها در این سبک متمایز می کند این نوع تمایز ها همیشه یافت می شود که با تمرکز بر آنها می توان به نتایج مناسبی دست پیدا کرد .
این فرایند در شرکت های بازی سازی بزرگ بصورت کامل انجام می شود و در همین مراحل داستان به صورت کامل تشریح شده و از لحاظ مختلف بر روی آن کار خواهد شد همچنین ویژگی های مختلف هر شخصیت ، دید کاملی از مراحل و هدف نهایی بازی به صورت کامل مشخص می شود که خود این مرحله با صرف هزینه زیادی به انجام می رسد در این مرحله مجموعه مستنداتی ایجاد می شود که بستگی به نوع بازی بالغ بر صد ها صفحه را شامل می شود ، شما نیز بهتر است همچین سندی را برای بازی در نظر بگیرید اما نه به این گستردگی پس فراموش نکنید که شما یک شرکت بزرگ بازی سازی نیستید که بتوانید هزینه های زیادی برای این موارد بپردازید پس کافیست که به اندازه کافی بازی برایتان روشن باشد و حداقل به صورت کلی بتوانید کلیات بازی ، نیاز ها ، نکات برجسته و سایر بخش های بازی را مکتوب کنید البته اگر با زمان و هزینه مشکلی ندارید می توانید وقت زیادی را روی این بخش صرف کنید در مواردی مانند جذب سرمایه گذار برای بازی این سند می تواند مفید واقع شود .

کاراکتر ها :
از گذشته تا به حال شاهد به دنیا آمدن تعداد زیاد استوره در دنیای بازی ها بوده ایم استوره های همانند سوپر ماریو در ذهن و خاطر بسیاری از ما هستند و همیشه آن را به خاطر خواهیم داشت و کاراکتر هایی که همزمان با اتمام بازی از یاد ما رفته و دیگر حتی اسم آن را نیز به خاطر نداریم . یک کاراکتر از جهات مختلفی مورد توجه است چه از لحاظ نقش داستانی او چه از لحاظ هنری .بازی های زیادی بوده اند که کاراکترهای بازی عامل اصلی ادامه بازی در نسخه های دیگری بوده اند و باعث موفقیت بازی شده اند و بازی هایی نیز بوده اند که به علت عدم برقراری ارتباط بازیکن با کاراکتر های بازی از لیست خط زده شده اند .
در هر بازی شاهد حضور کاراکتر های مختلفی هستیم به طور مثال
نقش اصلی : کاراکتری است که بازیکن کنترل اصلی او را برعهده دارد و بازی حول این شخصیت شکل می گیرد
کاراکتر های کمکی : سلاح ها و سایر ابزار آلاتی که در بازی استفاده می شوند همگی دارای شخصیت و توانایی های خاص خود هستند که جایگاه های متفاوتی را در بازی برعهده دارند .
دوستان : کاراکتری هایی که در بازی شما را یاری می دهند و یا شاید هدف از بازی رسیدن شما به همچین کاراکتر هایی و یا نجات آنها باشد.
دشمنان : کاراکتر های که مانع از رسیدن شما به هدف می شوند و مشکلات موجود در بازی را به بار آورده اند .
در سبک های مختلف بازی ممکن است تعدادی از این کاراکتر ها حضور نداشته باشند اما در صورت وجود همگی کاراکتر ها همانند کاراکتر اصلی مهم هستند و باید به صورت مناسبی به آنها پرداخته شود .

مراحل :
مراحل یکی از رکن های اساسی بازی به شمار می روند پس بهتر است ایده ای را انتخاب کنید که بتوانید با آن مراحل جذاب و مناسبی پیاده سازی کنید .حتماَ از قبل یک دید کلی از روند مراحل را ترسیم کنید مراحل باید از سطح آسان به سطح سخت در خلال رسیدن به هدف چیده شوند همیشه مراحل اولیه بازی با حداقل یک یا چند فعالیت توسط بازیکن به اتمام می رسد و مرحله نهای نیز جزو پر دردسر ترین مراحل است شیبی که این منحنی باید داشته باشد باید ملایم باشد البته می تواند پستی و بلندی هایی را نیز شامل شود . بستگی به سبک بازی گاهاَ این مراحل با هم در ارتباط هستند که باید حتماَ این ارتباط به صورت منطقی برای بازیکن مشخص شده باشد و باید او متوجه باشد که چرا این مرحله در ابتدا و یا آن مرحله در انتها قرار دارد .
هرگز تمام جذابیت بازی را در یکی از مراحل متمرکز نکنید زیرا شاید هرگز تمایلی برای رسیدن به مرحله مورد نظر نداشته و بازی را کنار بگذارد پس سعی کنید بین جذابیت بازی در مراحل بازی مختلف یک توازن برقرار کنید .به نظر من بهتر است بازی به صورت یک منحنی در ابتدا با شیب ملایم باشد تا رسیدن به یک سوم نهایی که نهایت اوج بازی است و سپس در یک شیب ملایم بازیکن را تا رسیدن به انتهای بازی همراهی کنیم،این نوع بازی ها یک حس خاصی در بازیکن ایجاد می کنند که درک کند بازی شما یک بازی کامل است و حال به اتمام رسیده است .فقط کافی است که بازی هایی را که در مراحل انتهایی آن اوج هیجان است را امتحان کنید می بینید که پس از اتمام بازی حسی که نسبت به اتمام دارید را ندارید چون مرحله سرد کردن را طی نکرده اید این نوع طراحی مرحله برای بازی هایی که دارای چند سری هستند مناسب است .

عناصر صوتی و بصری:
در ابتدای شروع به طراحی لازم نیست که تمام منابع گرافیکی در اختیار شما باشد تا بتوانید با آن کار خود را اغاز کنید چون بدون هیچ پیش زمینه ای سخت است که یک گرافیست را تفهمیم کنید که چه چیزی می خواهید و او نیز دقیقاَ آن چیزی را که شما می خواهید به شما تحویل دهد .بهتر است خودتان دست بکار شوید هر چند خیلی در کار گرافیکی مهارت نداشته باشید اما حداقل می دانید که چه چیزی می خواهید پس به هر ترتیب شده گلیم خود را از آب بیرون کشیده و برای شروع نیازمندی های خود را طراحی کنید البته اگر یک گرافیست به صورت کامل در اختیار دارید که اوضاع خیلی بهتر می شود او می تواند از طریق اسناد و مدارک بازی یک دید کلی پیدا کند و سپس طرح هایی را برای شما پیاده سازی کند بهتر است در ابتدا خیلی روی طرح های بازی حساسیت نشان ندهید چون بخش گرافیکی هم در خلال بازی توسعه پیدا خواهد کرد و رفته به برفته به آن چیزی که بیشتر مد نظر شماست نزدیک خواهد شد علاوه بر آن با پیشرفت در مراحل ،گرافیست نیز بیشتر با فضای کلی بازی درگیر شده و ایده ها و طرح های بهتری برای شما خواهد داشت حتی اگر در انتها از گرافیک بازی رضایت کامل ندارید می توانید به شرکت یا افراد دیگری بسپارید که در بخش گرافیک با شما همکاری کرده و گرافیک بازی را تکمیل کنند که معمولاَ اگر مراحل طراحی قبلی را درست انجام داده باشید در این مرحله فقط کافیست که طرح های جدید را جایگزین طرح های قبلی کنید و مشکل آنچنانی برای بازی شما پیش نخواهد آمد ،همچنین در هزینه ها هم صرفه جویی می کنید چون به مراتب زمان کمتری برای بهبود یا طراحی مجدد یک طرح از قبل آماده شده نسبت به یک طرح ذهنی وجود دارد سعی کنید کل بازی از یک سبک گرافیکی خاص بهره ببرد و چند دستگی در آن مشاهده نشود در انتهای بازی می توانید خوب روی این بخش تمرکز کنید چون تمام آنچه که در بازی وجود دارد در جلوی چشم شماست .
موسیقی بازی هم تقریباَ مشابه همچین چیزی است و کاملاَ بستگی به فضای هنری داستان و سبک بازی دارد پس بهتر است تا انتهای بازی و تکمیل بخش های بصری برای آهنگ گذاری بازی صبر کنید و در خلال کار فقط ایده هایتان را یاداشت کرده یا آهنگ های مورد علاقه را دسته بندی کنید سپس در انتها اقدام به آهنگ گذاری و انتخاب جلوه های صوتی مناسب بازی کنید .

نام گذاری:
نام بازی یکی از نکات حیاتی بازی است پس سعی کنید در انتخاب آن توجه کامل را داشته باشید ،نام بازی برند بازی شماست پس سعی کنید از نام های با معنی ،کوتاه،قابل تلفظ ، خوش آهنگ ،با قابلیت به یاد سپاری سریع استفاده کنید .نام های تک سیلابی نام های مناسبی هستند که البته به دلیل حجم زیاد بازی ها قبلاَ بیشتر اسم ها توسط سایر بازی ها استفاده شده اند پس می توانید از سیلاب های بیشتر استفاده کنید با ترکیب تو کلمه می توان نام جالبی را ایجاد کرد پس بهتر است بیشتر از دو کلمه در اسم بازی استفاده نشود .نام باید مطابق با بازی باشد پس سعی کنید نام بازی را از متن بازی انتخاب کنید یا از نام کاراکتر اصلی استفاده کنید یا یک اتفاق خاص را بازگو کنید .نام بازی معمولاَ اولین بخش بازی شماست که بازیکن با آن رو به رو است پس بهتر است تمام گزینه های لازم را گرد آوری کرده و بهترین آن را انتخاب کنید .در جست و جو های که در فروشگاه ها انجام می شود معمولاَ اسم یک نرم افزار یا بازی است که در نتایج جست و جو نشان داده می شود که همین عامل می تواند دلیل خوبی برای دقت بیشتر بر روی فرایند انتخاب اسم باشد .سعی کنید در ابتدای بازی چند اسم برای آن انتخاب کنید سپس در خلال بازی نیز اسم های دیگری را به لیست اضافه کنید و در نهایت در میان گزینه های موجود در انتها اسمی را برای بازی که به نظر بهترین انتخاب است انتخاب کنید .

ایکون برنامه :
کسانی که معمولاَ علاقه شدید به بازی کردن روی تلفن همراه یا تبلتشان دارد همیشه چند صفحه کامل از بازی ها و نرم افزار های مورد علاقه را جلو چشم دارند که پر از آیکن های پر زرق و برق است احتمالاَ در صورتی که بازی شما هم یکی از این آیکون ها باشد جنگ سختی در پیش رو دارید این جنگ ابتداَ در فروشگاه های نرم افزاری شروع می شود که باید در میان انبوهی از آیکون های پر زرق و برق بازی شما خود نمایی کند و بازیکن را به خود جلب کند حال اگر در این مرحله موفق شدید باید به مرحله دوم وارد شده و این بار با بازی های مورد علاقه بازیکن جدال کنید تا خود را عزیز گردانیده شاید به صفحه اول انتقال داده شوید .در طراحی آیکون بازی تمام تلاش خود را به کار ببرید و هرچه بیشتر از بازی های موفق الگو برداری کنید .از استاندارد هایی که در سایز و حتی گوشه های گرد ایکون وجود دارد غافل نشده و سعی کنید طرح خود را با آن منطبق کنید .از رنگ های شاد و منطبق با بازی استفاده کنید .عناصری هچون سبک بازی یا کاراکتر اصلی می تواند ایده مناسبی برای طرح ایکون بازی باشد. فقط یک پرسش ساده از خود داشته باشید که بازی من واقعا در باره چیست ؟به یاد داشته باشید که مطلبی را که یک عکس می تواند بیان کند شاید صد ها کلمه نتواند بیان کند پس تصویر مناسبی انتخاب کنید.

از تملق در آیکون بپرهیزید چون بازیکن به محض اینکه بفهمد به او دروغ گفته اید و بازی با ایکون تفاوت فاحش دارد به کل از شما روی بر می گرداند.

بنر ها :

بنر ها تبلیغات بازی شما هستند پس بهتر است در آن تمام سعی خود را برای جذب بازیکنان انجام دهید .بنر ها گاهاَ در سایت های دیگری غیر از سایت اصلی فروش بازی قرار می گیرند که باید به گونه ای طراحی شوند که بازدید کننده را برای مشاهده بازی کنجکاو کند و او را به سایت اصلی بکشاند .در بنر از المان های اصلی بازی استفاده کنید و از متن ها و نوشته های با مفهوم و معرف استفاده کنید .می توانید کاراکتر بازی را در حالت خاصی به تصویر بکشید و یا هرچیز دیگری که به فکرتان می رسد.

اسکرین شات ها :
اسکرین شات ها تصاویر واقعی از بازی شماست پس در اینجا باید بر روی نقاط قوت بصری بازی تمرکز داشته باشید .در اینجا عنصر حرکت در کار نیست پس مانور خاصی بر روی گیم پلی بازی امکان پذیر نیست که داده شود و فقط باید تمرکز اصلی را بر روی عناصر گرافیکی بازی داشته باشید از زیباترین مراحل این اسکرین شات ها را تهیه کنید اگر صفحه بازی به گونه ای است که در خلال بازی تغیر می کند سعی کنید که به بهترین شکل در خلال بازی این تغیرات را شکل داده و سپس اقدام به گرفتن اسکرین شات کنید .سعی کنید در چند تصویر تمام نقات قوت بازی را به بازیکن نمایش دهید و این اسکرین شات ها باید گلچینی از صحنه های بازی شما باشند .
تریلر یا نمای ویدیوی:
در این بخش است که می توانید گیم پلی بازی خود را به بازیکن نمایش دهید .سعی نکنید حتماَ سخت ترین بخش های بازی را بگنجانید بلکه همیشه لذت بخش ترین قسمت های بازی را به تصویر بکشید که شاید ساده باشند اما با مشاهده آن می توان حس خوشایندی را به بازیکن انتقال دهید .لازم نیست که یک مرحله کامل را فیلم برداری کنید بلکه کافی است که در چند لحظه حیاتی از روند انجام بازی فیلم تهیه کنید ،لحظاتی که در آن یک کار خارق العاده صورت می گیرد یا یک جلوی زیبا در بازی رخ خواهد داد .در این ویدیو باید بازیکن به صورت کامل درک کند که قرار است در بازی چه کاری انجام دهد پس باید دید کلی از گیم پلی بازی در اختیار بازیکن قرار گرفته شود .سعی نکنید که در این بخش از افکت های عجیب و غریبی که نرم افزار های تدوین در اختیار شما قرار می دهند استفاده کنید چون شما باید در کمترین زمان لازم بیشترین توضیحات را به بازیکن ارائه دهید .سعی کنید این ویدیو را در سایز ها و کیفیت های مختلف تهیه کنید در بخش های مختلف برای دانلود یا نمایش ارائه دهید تا همه بتوانند به راحتی به آن دسترسی داشته باشند در ویدیو می توان پلتفرم هایی که بازی در آن ارائه می شود را قید کرد و حداقل شامل توضیح کوتاهی در باره سازندگان بازی در ابتدا حتی اگر شده درحد ارائه لوگو باشد.

نتیجه گیری :
فرایند ارائه یک بازی ان هم برای موبایل یک فرایند زمان بر و نسبتاَ پیچیده است که در این متن فقط به توضیحات کوتاهی بسنده شده است که فرایند اصلی را در مراحل اصلی آن بازگو کند .